شنبه 89 خرداد 1 , ساعت 10:40 عصر
آن که ناتمام بر ایوان بود ، من بودم
آن که ناتمام در دیوان بود ، شعرم بود
آن که با باد به ناله آمد ، من بودم
آن که باد به ناله آورد ، شعرم بود
آن که غریب ناله ای بود ، من بودم
آن که آشنا ناله ای بود ، شعرم بود
آن که رفت و دگر شعری نگفت ، من بودم
آن که ماند و باز هم گفت ، شعرم بود
آن که دگر نبود ، من بودم
آن که هنوز بود ، شعرم بود
آن که در ناله ی باد تمام شد ، بیچاره شعرم بود
آن که در سوز باد سوخت ، بیچاره من بودم . . .
علی یادگار
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]